دست پخت بابايي عاليهههههههههه
سلام ترانه جونم خوبي گلم؟ امروز صبح خيلي بامزه بودي جيگرم چون من و بابا سوار ماشين بوديم و توي راه سركار كه تو از اولش تا آخرش اونقدر وول ميخوردي و شكم منو تكون ميدادي كه با اينكه بابايي بيشتر سعي ميكرد حواسش به رانندگي باشه ولي تكوناتو از روي مانتو روي شكم من ميديد. ترانه جونم ديشب بابايي جلسه داشت و حدود 8:30 رسيد خونه با كلي خريد. فوري رفت توي آشپزخونه و گفت كه ميخواد دو جور غذاي مورد علاقه منو درست كنه. كشك و بادمجون و قارچ وسيب زميني و پنير. منم با اينكه خيلي اين غذاها رو دوست داشتم كلي غر زدم كه آشپزخونه به هم ميريزه و يكيشو درست كن. ولي بابايي گفت اون با من و شروع كرد به درست كردن. تا ساعت 11 توي آشپزخونه بود و هر از چندي هم منو...
نویسنده :
نرگس
13:17